نظرگاه مولانا درباره ارتباط تن و جان به روايت مصطفي ملكيان
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۲۴۹۲۸
مصطفي ملكيان، پژوهشگر فلسفه و اخلاق نوشت:
رابطه جسم و روح يا ارتباط تن و جان يكي از مسائل كليدي و بنيادي نه فقط در ميان فلاسفه كه در تاريخ انديشه بشري است. متفكران و نخبگان بشري اعم از فيلسوفان، عارفان، عالمان ديني، دانشمندان، هنرمندان و فرزانگان، هر يك در اين زمينه ديدگاههاي متفاوتي دارند. عارفان در اين ميان ضمن باور به دو گانگي جان و تن، در تبيين نحوه ارتباط اين دو نظرات گوناگوني ارايه كردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما اقسام و انواع روابط ميان جان و تن از ديد مولانا چيست؟ آيا اين دو، دو گوهر متباين هستند كه از بد حادثه در كنار هم قرار گرفتهاند؟ آيا مانع و رادعي براي يكديگر تلقي ميشوند؟ آيا هيچ گونه همزباني و هم سخني ميانشان متصور نيست؟
مصطفي ملكيان، پژوهشگر فلسفه و اخلاق و مولاناپژوه معاصر در همايش بين المللي دو روزه مولويشناسي در هند كه در روزهاي 29 و 30 نوامبر سال جاري برگزار شد به تشريح انواع و اقسام نحوههاي ارتباط جان و تن از ديد مولانا پرداخت. اين همايش به همت بنياد فارسي هند، بنياد بيدل و موسسه سروش مولانا برگزار شد. در ادامه گزارشي از گفتار او از نظر ميگذرد.
مولانا البته از متفكراني است كه معتقد است در انسان غير از جسم يا تن، ساحت ديگري هم به نام ساحت روح يا جان وجود دارد، اما تمام سخن بر سر اين است كه ارتباط اين دو ساحت در درون ما چگونه ارتباطي است؟ آيا ارتباط تن و جان، يا ارتباط جسم و روح، ارتباطي دوستانه است يا ارتباطي دشمنانه است؟ آيا اين دو با هم مساعد و موافق هستند يا معارض و مخالف؟ مخصوصا كسي كه اهل سير و سلوك معنوي و عرفاني است بايد چه معاملهاي با اين دو ساحت خود بكند تا اين معامله به ارتباط معنوي و روحاني او منتج شود؟ اگر در آثار مولانا خواه در مثنوي معنوي يا در كليات شمس يا فيه مافيه دقت كنيد، ميبينيد كه در پاسخ به پرسشهاي بالا، ديدگاه واحدي اتخاذ نكرده است و تمام سخن بر سر اين است كه اين ديدگاههاي متكثر چگونه با هم سازگاريپذير هستند.
جسم قفس جان
اولين ديدگاه از آن مولانا، ديدگاهي است كه در تاريخ فلسفه آن را به افلاطون نسبت ميدهيم؛ آن ديدگاه اين است كه روح انسان پرندهاي است كه در قفس جسم او اسير و زنداني شده است. شك نيست كه اگر ارتباط جسم و روح، ارتباط قفس و پرنده باشد، اين ارتباط، سازگارانه و مساعد نيست. قفس براي پرنده امر مطلوبي نيست. در واقع محروم كردن پرنده از هر گونه طيران و سير و پروازگري است. اين ديدگاه در مولانا به كرات تكرار شده است.
مثلا در اين ابيات: اهبطوا افكند جان را در حضيض/ از نمازش كرد محروم اين محيض// اهبطوا افكند جان را در بدن/ تا به گل پنهان بود در عدن. گويي ديدگاه افلاطوني با اهبطوا انطباق ميپذيرد كه در قرآن خطاب به آدم و حوا گفته شده است. در اينجا ميبينيم كه نفس و روان و جان ما در قفس تن اسير است و شكي نيست كه هر چه اين قفس قويتر شود، پرنده اسيرتر خواهد شد و هر چه بنا بر آزادي پرنده باشد، بايد بنا بر شكستن و تضعيف اين قفس باشد.كنده تن را ز پاي جان بكن/ تا كند جولان به گرد اين چمن// اينجا نيز همان تعبير به كار رفته است، يعني گويا تن كندهاي است به جان آدمي كه نميگذارد جان آدمي پرواز كند: جان گشايد سوي بالا بالها/ تن زده اندر زمين چنگالها.
يا ميگويد: در ضمير ديگران خانه مكن/ كار خود كن كار بيگانه مكن// كيست بيگانه؟ تن خاكي تو/ كز براي اوست غمناكي تو// تا تو تن را چرب و شيرين ميدهي/ گوهر جان را ميابي فربهي. اينجا فربهي جان متوقف بر لاغري و نحيفي تن است. بايد به تن چرب و شيرين نخوراند تا جان فربهي و رشد و تعالي پيدا كند.
نظاير اين اشعار در آثار مولانا فراوان است و همه نشان ميدهد كه ارتباط ناسازگارانهاي بين تن و جان برقرار است و جسم و روح با هم سازگار نيستند. در واقع يكي قفس ديگري است و هر چه انسان آن قفس تضعيف كند، پرنده را به آزادي نزديكتر كرده است و هر چه آن قفس را استوارتر كند، پرنده را به اسارت محكومتر و محتومتر داشته است.
دو همسفر نامساعد
ديدگاه دومي هم در مولانا است. در اين ديدگاه، ديگر رابطه جان و تن، مشابه داستان قفس و پرنده نيست، بلكه داستان دو رهرو و همسفر است كه در آن يك همسفر با ديگري نامساعد است، يعني كند است و ميل به سفر ندارد و گويا بدون ميل و رغبت خودش به سفر واداشته شده است و ديگري سخت شايق و مشتاق سفر است و بنابراين اين دو همسفر تا زماني كه با يكديگر هستند، هر دو به هم زيان ميرسانند. بنابراين درست اين است كه راهشان را از يكديگر جدا كنند و هر يك به مسير خودش برود، يكي با كندي و ديگري با چستي و چالاكي راه را بپيمايد.
براي نمونه مولانا ميگويد: زين بدن اندر عذابي اي بشر/ مرغ روحت بسته با جنسي دگر. يعني انگار دو مرغ را با هم بسته باشند كه البته جلوي پرواز يكديگر را ميگيرند. ميگويد: روح باز است و طبايع زاغها/ دارد از زاغان تن خود داغها. يعني زاغهاي تن با باز جان همسفر شدهاند و اين زاغها اين باز را دائما آزار ميدهند و اذيت ميكنند. راه درست اين است كه اين باز هم آوايي خود را بگسد و راه ديگري در پيش بگيرد.
يا در نمونه ديگري ميگويد: او بمانده در ميان چون زار زار/ همچو بوبكري به شهر سبزوار. يعني همچنان كه بوبكرنام در شهر سبزوار كه همه شيعياند، جز مخالفت و تنازع چيزي نميبيند، اين باز هم بايد راه خود را از اين زاغها جدا كند، وگرنه جز آزار به او چيزي نميرسد.
ميگويد: برگ تن بيبرگي جاناست زود/ اين ببايد كاستن آن را فزود. يعني بايد تا ميتوانيم از برگ تن بكاهيم تا بتوانيم به برگ جان بيفزاييم.
يا ميگويد: تن چو با برگ است روز و شب و از آن/ شاخ جان در برگ ريز است و خزان. يعني هر چه برگ درخت تن افزوده ميشود، از برگ درخت جان كاسته فرو ميريزد. جان ما خزاني ميشود وقتي كه درخت تن ما بهاري ميشود. يعني گويي نوعي ناسازگاري ميان اين دو وجود دارد. به همين ترتيب است كه ميگويد: زين خورشها اندك اندك باز برد/ كاين غذاي خر بود ني آن حر// تا غذاي اصل را قابل شوي/ لقمههاي نور را آكل شوي.
اگر دقت كنيم، ميبينيم كه ديدگاه دوم مثل ديدگاه اول، در مخالفت جسم و روح با ديدگاه قبلي موافق است، اما كمي اين مخالفت كمتر است. در ديدگاه اول روح زنداني جسم است، اما در ديدگاه دوم روح و جسم دو همسفر هستند كه يكي اسباب آزار و اذيت ديگري و مانع چستي و چابكي و پويندگي آن يكي است.
اقتضاي هر دو ديدگاه رياضت جسم است، يعني در هر دو ديدگاه ما بايد جسم را رياضت بدهيم تا بتوانيم روح را بپرورانيم. نميتوانيم هم جسم و هم روح را بپرورانيم و چارهاي جز اين نيست كه يكي را رياضت بدهيم. البته مولانا با رياضتهاي افراطي كه در آن زمانها برخي از صوفيه به اقتفاي بسياري از مرتاضان هندو داشتند، مخالف است، اما با اصل رياضت موافق است و معتقد است كه بايد با رياضت از تن كاست، تا روح نوعي آزادي پيدا بكند.
در باب اين رياضتها ميگويد: حس دنيا نردبان اين جهان/ حس عقبي نردبان آسمان// صحت اين حس ز معموري تن/ صحت آن حس ز تخريب بدن. يعني ما دو حس داريم، تقويت يك حس به اين است كه تن معمور شود و تقويت ديگري كه حس روحاني ما است، به اين است كه بدن به تعبير صريح مولانا تخريب شود تا روح بتواند چالاكي پيدا كند.
ميگويد: پس وصال اين فراق آن بود/ صحت اين تن سقام جان بود. يعني اگر اين تن صحيح و سالم بود، يعني جانت سقيم و دستخوش سقام و سقم شده است. يعني ما دو موجود داريم كه اين دو به ناچار با يكديگر همراه شدهاند، اما بيماري يكي، سلامت ديگري است و بالعكس. بنابراين چارهاي جز اين نيست كه يكي را با رياضت مريض بداريم، تا ديگري صحيح بشود.
از رقابت تا رفاقت
اما ديدگاه سوم درباره رابطه جان و تن در مولانا اين است كه ميگويد گاهي رقابت بين جسم و روح وجود دارد و گاهي اين رقابت تبديل به رفاقت ميشود. به تعبير ديگر گويا اول جسم با روح كاملا با هم مخالفت دارند و بعد از اينكه روح جسم را تخريب كرد، بعد به آباد كردن همين جسمي ميپردازد كه خودش تخريب كرده است. ميگويد: راه جان مر جسم را ويران كند/ بعد ويرانيش آبادان كند. يعني ميگويد بعد از ويراني و تخريب جسم توسط جان، همان جان آن را آبادان و معمور ميسازد.
ميگويد: كرد ويران خانه بهر گنج و زر/ وز همان گنجش كند معمورتر. يعني وقتي شما خانه خود را ويران ميكنيد، بر اثر همين ويرانسازي گنجي در خانه مييابيد و با همان گنج خانه را دوباره از نو ميسازيد. يعني انگار بايد بعد از اينكه جسم تخريب شد، بايد از نو آباد شود. روح جسم را تخريب ميكند و بعد روح همان جسم تخريب كرده به دست خودش را آباد ميكند، چون ظاهرا نيازمند جسم است و به هر حال جسم آباد ميطلبد.
اما به هر حال در مرحله نوعي عداوت و بلكه خصومت ميان جسم و جان هست، يكي به دست ديگري تخريب و ويران ميشود و البته بعد از اين ويراني، رقابت به رفاقت تبديل ميشود و از نو نوعي ساختن مجدد پيش ميآيد. معناي اين سخن آن است كه اين موجود يك سلسله نيازهاي تنانه و جسماني دارد، يك سلسله نيازهاي معنوي دارد و بايد هر دو دسته از نيازها بر آورده شوند و بر آورده شدن هيچ كدام از اين دو دسته نياز، مزاحم نيازهاي ديگري نيست.
منبع: روزنامه اعتماد
لینک کوتاه: asriran.com/002wmCمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: مصطفی ملکیان مولانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۲۴۹۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا مشوقهای نوسازی در شهرداریهای استان یزد خاک میخورد؟
با وجودی که دولت، مشوقهای قابل توجهی برای بازآفرینی بافتهای فرسوده به منظور افزایش تولید مسکن در شهرها در نظر گرفته، اما این مشوقها در عمل در استان یزد اجرا نشده که همین امر در کنار عوامل متعدد دیگر بازسازی این بافتها را به تعویق انداخته است. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از یزد، موضوع بازآفرینی و نوسازی بافتهای فرسوده از سالهای گذشته تاکنون مسئلهای بوده که در نشستهای مختلف مسکن و شهرسازی مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله برنامههایی که دولت برای پیشبرد این تصمیم در نظر گرفته، تعریف و ابلاغ بستههای تشویقی بوده که با این وجود هم بحث بازآفرینی شهری به گونهای که مورد انتظار بود نتیجه نداد و در نشست شورای مسکن استان یزد که بعد از ظهر امروز برگزار شد، این موضوع مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
شهرداریها مشوقهای تکمیلی را پیشنهاد دهند
معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار یزد در این نشست گفت: در بحث بازآفرینی دو مسئله داریم که یک مورد آن شاخصهای کشوری است که وضعیت استان یزد در کشور جزو استانهای خوب به حساب میآید.
محمدجواد ابوالحسینی افزود: موضوع دوم بحث ارزیابیهای فنی است که باید نسبت به آن بررسیهای دقیق تری داشته باشیم، زیرا دولت از سالهای قبل سعی میکرده مشوقهایی برای نوسازی بافتهای فرسوده داشته باشد و باید علل اجرا نشدن آن مورد بررسی قرار گیرد.
وی ادامه داد: اگرچه مشوقها در شهرداریها اجرایی شده ولی باز هم نتیجه نگرفتیم و این نشان دهنده نیاز به مشوقهای تکمیلی است و در معاونت معماری و شهرسازی وزارت راه هم اعلام شده که هر استانی که مشوقهای تکمیلی را مطرح کند، تاییدیه لازم را دریافت خواهد کرد.
ابوالحسینی بیان کرد: قرار بود که مجموعه شهرداری یزد برای این منظور مشاوری بگیرد و نتیجه آن به صورت دقیق اعلام شود تا بر اساس آن در کمیسیون ماده 5 استان تصمیمگیری شود.
معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار یزد افزود: مشکل اصلی در بحث سیاستهای تشویقی این است که سیاستهای ابلاغی به روی زمین مانده و با وجودی که این مشوقها لازم الاجرا بوده، همچنان اجرا نشده است.
وی بیان کرد: نکته بسیار مهم در ارتباط با بازآفرینی بافت فرسوده این است که مردم احساس کنند مشوقها به نفع آنهاست و برای اینکه منفعتشان در حضور در این بافت است، ورود پیدا میکنند وگرنه بسیار کم امکان دارد به این مساله ورود کنند.
ابوالحسینی تصریح کرد: موتور محرکه در این مسیر شهرداریها هستند و باید به گونهای عمل کنند که مردم ترغیب به این کار شوند و پس از آن هم باید حتما مشوقها عملیاتی و قابل اجرا باشند.
شهرداریهای استان مشوقها را اجرایی نکردند
مدیرکل راه و شهرسازی استان یزد هم در این نشست گفت: شهرداریهای استان یزد تا به امروز هیچ یک از بستههای تشویقی را اجرایی نکردند که در ارتباط با علل آن بررسیهایی صورت گرفته است.
احسان خواجه رضائی در ارتباط با سیاستهای تشویقی که 16 مهرماه 1401 ابلاغ شد، بیان کرد: شهرداریها بر اساس هر یک از گروههای در نظر گرفته شده باید یک سری مشوقهایی اعمال میکردند که تاکنون انجام نشده است.
مدیرکل راه و شهرسازی استان یزد ادامه داد: از زمانی که مصوبه شورای عالی شهرسازی ابلاغ شد، گروهبندیهایی اعلام شد و بر اساس آن مشوقهایی در نظر گرفته شده است.
خواجه رضائی گفت: با وجودی که متقاضیان زیادی به شهرداریها مراجعه کردند و با وجودی که این موضوع جزئی از طرح تفصیلی به حساب میآید، اما توسط شهرداریها اجرا نشده است.
وی ادامه داد: طرح بستههای تشویقی، عملا روی زمین مانده و در شهرها هیچ اتفاقی رخ نداده و به غیر از شهرداری یزد که مطالعهای در خصوص آن انجام داده، مابقی شهرداریها یا اقدامی انجام ندادهاند یا گزارشی از آن اعلام نشده است.
مدیرکل راه و شهرسازی استان یزد افزود: دلیل اینکه ما بر اجرای این طرح تاکید زیادی داریم این است که توسعه شهرها بیشتر از این امکانپذیر نیست و باید نسبت به نوسازی بافتهای فرسوده اقدام شود.
خواجه رضائی بیان کرد: با توجه به اینکه طرح شهرداری یزد در کمیسیون ماده پنج و پس از بررسی دقیق آن مصوب خواهد شد و مصوبه کشوری آن هم دریافت میشود، برای سایر شهرداریها هم که مشمول بحث بازآفرینی میشوند این طرح لازم الاجرا خواهد بود.
ارائه طرح پیشنهادی شهرداری برای بازآفرینی تا 2 هفته آینده
شهردار یزد هم در این نشست گفت: اقدامی که مشاور شهرداری یزد انجام داده یک مرتبه در کمیسیون ماده پنج مطرح و ایراداتی به آن گرفته شد و بررسیها مجدد توسط مشاور در دستور کار قرار گرفت و در حال حاضر اصلاحات به مرحله نهایی رسیده و به زودی امکان ارائه مجدد آن در کمیسیون وجود دارد.
ابوالقاسم محیالدینی با بیان اینکه در شهر یزد هفت محدوده مورد طرح در بازآفرینی داریم، افزود: هم اکنون در حال تطبیق دادن طرحها با میراث فرهنگی هستیم و اگر از سوی میراث این جمعبندی با سرعت بیشتری انجام شود، در ماه آینده امکان اجرای آن را داریم.
شهردار یزد گفت: هیچ زمانی هم از سوی شهرداری یزد اعلام نشده که محلات یزد یک سوم خدمات اعلام شده را ندارد، بلکه اعلام شده که پس از اعلام مشاور وضعیت محلات در این بخش مشخص میشود.
محیالدینی بیان کرد: تا زمانی که بحث بهرهمندی یک سوم خدمات در محلات مشخص نشده باشد امکان اجرای مشوقهای ابلاغی وجود ندارد و با توجه به تکمیل طرح مشاور، تا دو هفته آینده به کمیسیون ماده 5 ارائه میشود و در صورت تصویب، امکان اجرای آن وجود دارد.
وی گفت: در ارتباط با بافت تاریخی و حریم با میراث فرهنگی در حال تطبیق طرح هستیم اما برخی از تکبناها وجود دارد که به هیچ عنوان امکان فعالیت در حریم آن وجود ندارد و این یک موضوع و مسئله ملی است که در ارتباط با بناهای تاریخی وجود دارد.
ضوابط حریم بافت تاریخی به شهرداریها اعلام میشود
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد هم در این نشست گفت: در ارتباط با بحث 868 هکتار بافت تاریخی محدودیتهای میراثی وجود دارد و شهرداریها برای صدور پروانه باید از میراث استعلام گرفته و پس از طرح در کمیته فنی پاسخ آن داده شود.
سیدمحمد رستگاری خاطرنشان کرد: در ارتباط با حریم محلات و مابقی بخشها محدودیتی از سوی میراث وجود ندارد، مگر در ارتباط با حریم تکبناها که این مورد باید از میراث استعلام گرفته شود.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد افزود: در ارتباط با مناطقی غیر از بافت ثبت جهانی، پس از تایید طرح، میراث فرهنگی طبق توافق صورت گرفته ضوابط را به شهرداری اعلام کرده و شهرداری با رعایت ضوابط اعلامی کار را انجام خواهد داد و مشکلی در این زمینه وجود نخواهد داشت.
امکانات و زیرساختهای بافتهای فرسوده باید تکمیل شود
رئیس سازمان همیاری شهرداریهای استان یزد هم گفت: کار در بافت فرسوده و بازآفرینی حساسیت و ویژگیهای خاص خودش را دارد و باید بستههای تشویقی به گونهای باشد که برای مالکان منفعت داشته باشد.
محمدرضا عظیمیزاده ادامه داد: بافت فرسوده به دلیل اینکه بسیاری از خدمات را ندارد ممکن است تمایل مردم به سکونت و ساخت خانه در شهرکهای اطراف باشد.
رئیس سازمان همیاری شهرداریهای استان یزد گفت: به دلیل فراوانی زمین در شهرهای استان یزد اقبال مردم نسبت به ساخت مسکن در مکانهای جدید نسبت به بافتهای فرسوده بیشتر است.
عظیمیزاده افزود: لازم است طرح کاملی روی بافت فرسوده، ضوابط شهرسازی و استقرار امکانات داشته باشیم و این طرح باید به صورت کاملا شفاف اعلام شود و نفع مالکان هم در آن دیده شود.
رئیس سازمان همیاری شهرداریهای استان یزد بیان کرد: یکی از موضوعات بسیار مهمی که در ارتباط با ساخت و ساز در بافتهای فرسوده وجود دارد بحث عوارض است که باید نسبت به آن هم مشوقهایی در نظر بگیریم.
وی ادامه داد: در شهرهایی که به صورت ویژه عوارض تراکم زیاد است در صورتی که این مشوقها و تنفس در عوارض دیده شود قطعا استقبال مردم برای نوسازی بافت فرسوده را افزایش میدهد و در کنار آن بحث بیمه هم باید مورد توجه قرار گیرد.
عظیمی زاده افزود: در شهرهایی همچون یزد هم که بافت فرسوده با بافت تاریخی همجوار است، به مشوقها و تسهیلاتی در تسریع صدور پروانه نیاز است تا کار مردم به سرعت اجرایی و حتی دفاتری اختصاصی برای این محلات در نظر گرفته شود.
بستههای تشویقی باید برای مردم جذاب باشند
رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان یزد هم در این نشست گفت: در بحث بازآفرینی موضوع صرفا مربوط به نوسازی منازل نیست بلکه امکانات و زیرساختها هم باید افزایش پیدا کند و این صرفا مربوط به شهرداریها نیست.
مجتبی فرهمندزاده خاطرنشان کرد: ایجاد دفاتر توسعه محله اقدامی بود که در گذشته برای افزایش ارتباط با مردم انجام گرفت و قطعا اگر این موضوع در محلات مختلف اجرایی شود امکان تسهیل در امور مردم بیشتر میشود.
رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان یزد افزود: برای بازآفرینی دو هدف وجود دارد که یک مورد آن نوسازی بافت و موضوع دیگر افزایش تولید مسکن در مناطق داخلی شهرهاست و باید ظرفیت ایجاد فضاهایی که از این سیاست میتوانند استفاده کنند و صرفه اقتصادی هم دارد را گسترش دهیم.
فرهمندزاده بیان کرد: یک مورد از این افزایش ظرفیت، مکانهایی است که امکان انتقال آن به خارج از شهر و استفاده از زمین آن به عنوان مسکن وجود دارد که از جمله این موارد میتوان به شرکت نفت و کارتنسازی اشاره کرد.
مقصر عدم بازآفرینی بافتهای فرسوده ادارات و شهرداریها هستند
رئیس شورای اسلامی شهر یزد هم در این نشست گفت: بیتوجهی به بافتهای فرسوده در تمام محلات یزد سبب شده که توسعه سطحی به وجود آید و مشکلات زیادی برای شهرداری ایجاد شود و مشکلات اجتماعی زیادی در مرکز شهر داشته باشیم.
عزیزالله سیفی افزود: علاوه بر آن یک سری امکاناتی که در قلب شهر وجود دارد را استفاده نمیکنیم و با رها کردن آن شروع به توسعه شهر از بخشهای مختلف کردهایم.
وی ادامه داد: مشکل اصلی بافتهای فرسوده مربوط به ادارات است و رفع آن هم توسط همین ادارات و مدیران امکانپذیر است. همچنین تمام مشکلاتی که مطرح میشود به صورت کامل قابلیت رفع دارد و حتی نیاز به مصوبات کشوری هم نیست، بلکه در استان یزد هم می توان با مصوباتی نسبت به احیا اقدامات لازم را انجام داد.
رئیس شورای اسلامی شهر یزد خاطرنشان کرد: همه دستگاههای مرتبط در زمینه احیا نشدن بافتهای فرسوده مقصر هستند و بسیاری از ضوابط دست و پاگیری که ادارات ایجاد کردند سبب این مشکل شده است.
وی با بیان اینکه باید در استان یزد بستههای تشویقی برای این منظور دیده شود و میتوان برای هر محله بستههای اختصاصی در نظر گرفت گفت: استان یزد میتواند در بازآفرینی بافتهای فرسوده الگوی کشور شود به شرط آنکه تمام دستگاههای مرتبط اراده کنند که مشکل برطرف شود.
انتهای پیام/781