Web Analytics Made Easy - Statcounter

قواعد هنجارگزار اخلاقی باید بر همه قواعد هنجارگزار دیگر حاکمیت و ورود داشته باشند.هیچ ملاحظه غیراخلاقی‌ای نمی‌تواند بر هنجارگزاری اخلاقی غلبه داشته باشد

ایران آنلاین /گروه اندیشه:

استاد مصطفی ملکیان، پژوهشگر فلسفه اخلاق، اخیرا در صفحه شخصی خود یادداشتی را با عنوان «ویژگی های اصول اخلاقی» منتشر کرده است که در  ادامه گزیده ای از آن ارائه می شود:

قواعد هنجارگزار اخلاقی باید بر همة قواعد هنجارگزار دیگر حاکمیت و ورود داشته باشند، یعنی اگر قواعد اخلاقی با قواعد حقوقی یا قواعد مصلحت‌اندیشی یا قواعد زیبا زیستن یا قواعد مناسک و شعائر یا قواعد عرف و عادات و آداب و رسوم تناقض پیدا کردند باید حق را به اخلاق داد؛ هیچ ملاحظة غیراخلاقی‌ای نمی‌تواند بر هنجارگزاری اخلاقی غلبه داشته باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به این می‌گویند اقتدار / اتوریته / هژمونی اخلاق.

در قاعدة اخلاقی حتماً اوضاع مشابه حکم مشابه دارند و از این معمولاً به عمومیت‌پذیری یا تعمیم‌پذیری قاعدة اخلاقی تعبیر می‌کنند. این نکته مخصوصاً از زمان کانت، که بیشترین تأکید را بر آن داشت، محل توجه بوده است. اوضاع و احوال وقتی «مشابه»اند که از لحاظ عوامل ذی‌ربط مشابه باشند، والا هیچ دو انسانی نیستند که وجه مشابهتی نداشته باشند. این بدین معناست که قواعد اخلاقی به حسب اوضاع و احوال استثناپذیر نیستند. قاعدة زرین زیرمجموعه‌ای از این حکم است. اصل عدالت هم مصداق دیگری از این حکم است. در قاعدة زرین همة تکیه بر خوشایند و بدایند است، اما در عدالت بحث حق در میان است. اگر این قاعده نقض شود سازگاری در مقام عمل از دست می‌رود و تعارض پیش می‌آید.

قواعد اخلاقی بی‌طرف‌اند. در اینجا بی‌طرفی یعنی اینکه در هنجارهای اخلاقی به انسان فقط از آن رو که انسان است توجه می‌شود، فارغ از جنسیت، ثروت، تمدن و توحش، دین، سن، ملیت و غیره. یعنی نمی‌توان گفت که مثلاً فلان قاعدة اخلاقی‌ای هست که مختص مردان است و قاعدة دیگری مختص زنان هست. در همة هنجارهای اجتماعی غیر از اخلاق انسان را از آن رو که انسان است در نظر نمی‌گیرند، بلکه از آن رو که عنوان دیگری بر او می‌آید در نظر می‌گیرند، مثلاً در مناسک و شعائر انسان را از آن رو که «مکلف» است در نظر می‌گیرند و میان انسان مکلف و غیرمکلف فرق می‌گذارند یا در حقوق میان انسان مجرم و غیرمجرم فرق می‌گذارند. ممکن است بپرسید که پس اخلاق حرفه‌ای یا صنفی،‌ مثل اخلاق پزشکی یا اخلاق مدیریت و غیره چطور؟ جواب این است که همة اخلاقهای حرفه‌ای و صنفی کاربردهای اخلاق در یک حرفه یا صنف خاص هستند و از این نظر معتقدم که ما اخلاق حرفه‌ای یا صنفی جداگانه نداریم. مثلاً در اخلاق می‌گویند که برای کار نکرده نباید مزد گرفت، حالا وقتی این قاعده وارد اخلاق پزشکی می‌شود به این شکل تبدیل می‌شود که پزشکی که متخصص نیست نباید دستمزد پزشک متخصص را بگیرد. یا وقتی که می‌گویند وکلا و قضات باید سرّنگه‌دار باشند این چیزی نیست جز کاربرد این قاعدة اخلاقی که نباید خیانت در امانت کرد.

قواعد اخلاقی از عقلانیت برخوردارند. در جای دیگری گفته‌ام که عقلانیت نه معنا دارد و خود عقل چهار معنا. در اینجا عقلانیت یعنی قابل فهم بودن، به عبارت دیگر یعنی فایدة ناشی از رعایت قواعد اخلاقی و خسارت ناشی از عدم رعایت آنها برای عقل بشری قابل درک است؛ عقل بشری می‌تواند درک کند که اگر در مقام عمل به جای رد امانت خیانت در امانت رایج بشود چه خواهد شد. هم فواید ناشی از رعایت رد امانت و هم خسارتهای ناشی از خیانت در امانت برای عقل بشر قابل درک است، اما در مورد مابقی هنجارهای اجتماعی این طور نیست.

 

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۷۳۱۰۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مقایسه جالب میزان هوش حیوانات مختلف با انسان

تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کیفیت 480 بازدید 12 هنگام مقایسه هوش انسان با سایر حیوانات، مهم است که بدانیم IQ مفهومی است که به طور سنتی برای انسان ها اعمال می شود. با این حال، مطالعات نشان داده است که بسیاری از حیوانات اشکالی از هوش و توانایی های شناختی را نشان می دهند که کاملاً قابل توجه است. به عنوان مثال، حیواناتی مانند دلفین‌ها، شامپانزه‌ها و طوطی‌های خاکستری آفریقایی مهارت‌های حل مسئله، هوش اجتماعی و حتی توانایی درک و استفاده از زبان را تا حد معینی نشان می‌دهند در حالی که انسان ها اشکال پیچیده ای از ارتباطات، استدلال انتزاعی، و نوآوری های تکنولوژیکی را توسعه داده اند. حیوانات اغلب دارای هوش تخصصی مناسب با محیط و نیازهای بقا هستند. برای مثال، سگ‌ها حس بویایی قوی و توانایی شناخت اجتماعی دارند، در حالی که زنبورها توانایی‌های ارتباطی و جابجایی پیچیده‌ای دارند. بنابراین، به جای مقایسه مستقیم ضریب هوشی، قدردانی از اشکال مختلف هوش در گونه‌ها، که هر کدام مزایای تکاملی خاص خود را دارند، دقیق‌تر است. در این ویدیو مقایسه جالب میزان هوش حیوانات مختلف با انسان معمولی، آلبرت انیشتین و چت جی‌پی‌تی را می‌بینید.

دیگر خبرها

  • مقایسه جالب میزان هوش حیوانات مختلف با انسان
  • نقد شهید مطهری به نسبیت اخلاقی علامه طباطبایی
  • نقد شهید مطهری به نسبیت اخلاقی علامه طباطبایی / از نظر مطهری دیدگاه علامه سر از نسبیت در می‌آورد و حد یقفی نخواهد داشت
  • مجتبی مطهری: اخلاق مقداری در جامعه ما افت کرده است/ مسعود ادیب: هم‌نسل‌های من از شهید مطهری دین‌داری و مسلمانی خود را آموختند/ ابوالقاسم فنایی: شهید مطهری سعی کردند از جاودانگی اخلاق دفاع کنند
  • سیاهچاله‌ای به نام اینستاگرام؛ بستر شکل‌گیری جرایم اخلاقی
  • احضار اخلاقی هاشمی‌نسب برای ناسزا به پرسپولیس
  • سیاهچاله‌ای به نام اینستاگرام
  • جامعه متمدن در گرو توجه به مقام معلم است
  • نشانه جامعه متمدن در گرو توجه به مقام معلم است
  • چالش‌های معماری و شهرسازی ایران